(اولین چهارشنبه زمستون- ساعت 11 صبح )
- [ صدایی تقریبا آروم ] الو سلام علیکم ! آقای .........؟
- بله بفرمائید !
- سروان غلامی هستم از کلانتری 12 ......
- ......... [یـــا خدااااا ] ......... بله بفرمائید ؟
- لطف کنید حتما امروز ساعت 2 بیاید کلانتری 12 خیابون .........
- من؟ با کی کار داشتین یه بار دیگه میشه بگین ؟
- شما مگه آقای .........نیستین ؟
- چرا .
- اسم کوچکیتون......... ؟
- بله خودمم .
- پس لطف کنید ساعت 2 حتما بیاید .
- ببخشید در مورد چی هست اونوقت ؟.........
- ......... مورد اخلاقی .
- ......... [ oh ]......... بله .........حتما.
- خداحافظ
- خداحافظ
حالا سال به دوازده ماه گوشی ما زنگ نمی خوردا . . . شماره منو اصلا از کجا اورده بود؟
یعنی چی شده ؟
واسه چی میتونه باشه ؟
موتور ؟ ماشین ؟ چک؟ ضمانت ؟ شکایت ؟
اما گفتش اخلاقی . مورد اخلاقی دیگه چیه ؟
چی کار کردم مگه؟ چی کار کردم که خودم خبر ندارم؟
شاید دوستی، رفیقی ، آشنایی رو گرفتن به خاطر اینکه خونواده ش نفهمه اسم منو داده تا برم دنبال کاراش ...
خدایا آخه چی شده ؟ تا حالا پام به کلانتری باز نشده بود که اونم .........
حتما اشتباه شده اصلا .آرهههههههه اشتباه شده
طرف همنام من بوده . یا از خود فامیل یا غریبه . احتمالا میرم اونجا بعد معذرتخواهی میکنن و میگن ببخشید اشتباه شده ههههه
اما اگه اشتباه نشده بود چی ؟ :(
خدایا .........
چی شده ؟ نکنه بریم بازداشت کنن. حتی اشتباهی . دردسر نشه حالا. شر نشه . خوانواده چی میگن بعدش. جواب اونارو چی بدم ...
( ساعت 12 )
- الو سلام
- سلام بله بفرمائید
- جناب .........! چرا تشریف نیوردید؟؟؟!
- گفتین ساعت 2 !!!!!!
- نه من گفتم 2 ؟؟ نه همین الان تشریف بیارید. سریع !
- ببخشید آدرس دقیقش نرسیده به پمپ بنزین ؟
- بله . کوچه 17
- چشم
- الان پس اومدینا !
- باشه . ببخشین حالا نمیگین در چه موضوعی هست آخه ؟
- بیبببببببببببببببببب ( اون گفت اما من سانسور کردم – آخه زشته )
[ اوووووه خدایا چی میگه ] چشم .
- پس زودتر بیاید. راستی .........
- جانم ؟
- عصری میای فوتبال ؟
.........[ چند لحظه مکث . نفس هم عمیق و هم تند تند . حس اضطرب و خنده باهم ]
- ا ی تو روووووووووووووووحت . مسخره ...... نمیرررررررری ایشششالا
- واقعا ترسیدی ؟ ههههههههه
- حالا دیگه مردمو میذاری سرکار؟ خجالت نمیکشی ؟
- آرههههه هههههه
هههههههه حوصله م سر رفته بود . گفتم چه کسی بهتر از تو ههههه [ راستی یادم رفت معرفی کنم، درست حدس زدین، دوستمه.]
- چی میگن طلا که پاکه..... ؟
- آره یک طلایی نشونت بدمممممممم. دیوونه قلبم ریخت تو دهنم . گفتم چی شده .....
- پس یکی طلبم ؟
- نه خیر 2 تا طلبت هههههه از کجا زنگ زدی ؟ اصلا به فکر این نبودم که تو باشی . صداتم هم آروم بود هم خیلی عوض شده بود اصلا شناختم.
- آره هههه پس یادت نره عصری.
- باشه میبینمت ... دیوونه
حالا ببینمش چی کارش کنم به نظرتون ؟ :D
موضوع مطلب :