پيام

ناکام دات کام
90/4/1

+ شب به گلستان تنهـــــا ، منتظرت بودم .... باده ناکامــــــي در، هجر تو پيمـــودم. . . منتظرت بودم منتظرت بودم ...

آن شب جانفراســـا من، بي تو نياســودم .... وه که شدم پيــر از غم، آن شب فرسـودم . . . منتظرت بودم . . . منتظرت بودم ...

وا چرا زودتر نگفتي؟:دييييييييي

ديگه نشده بود زودتر بگم شما ببخشيد :)))- ... کدوم درا رو بهنوش ؟ .... وااااااا مگه به ما نمياد از اين حرفا ؟ :(

واااااااااااااااااااااا استغفرالله سينا داشتيم؟ نسيم ديگه كيه؟ خوب كردي بستي چه معني داره نصفه شبي نسيم خانوم بيان تو اتاق! واه واه:دي

آها ... آري .... نسيم صبح! ره رفتن به کوي دوست ندانم، تو ميروي؟ بسلامت! سلام من برسان ... :(

عجباااااااااااا .... نه اين نسيم با اون فرق ميکنه... بايد ببينيش .... :))))

ميخوام هيچوقت نبينمش:(( برو با نسيمت خوش باش:(( چه شعري هم براش ميگه:(( :دي

خب نسيم، طبع شعر به آدم ميده :))- نه حالا بيا ببينش، جون عمووووو :دي

بودم همه شـــب ديــــده به ره، تــــــــا به سحرگاه ... ناگـــــه چو پري، خــــــــنده زنان آمدي از راه ... غمهـــــــــــا به سرآمــد ، زنـــــگ غم دوران ، از دل بــزدودم .... مــــنتظرت بودم ..... مــــــنتظرت بودم

نه نشدهههههههه

آها. اين که اتاقت شده محل عبور و مرور ؟ ....... نه هيچ خبري نيست، اگرم باشه ساعت 22 اعلام ميکنن .. :)))

22 و سي هم اعلام ميکنن :))))

واه واه شعر سحردار نگو..منو با اون نسيمت نكن يكي!!!:دي

تازه شعر نسيم سحري رو هنوز نگفتم :)))))

نخيررررررررررررررررررررررر لازم نكرده بگي! دوتا دوتا ميگي!:دي

من پاش بيفته سه سه تا هم ميگم :))))

به قول عمو زررررررررررررشك:دي

چي رو ده تا بگيرم ؟؟؟

عمووووو نقل قول زياد داره :))))

:دي بهنوش چي چي ده تا بگيره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جل الخاااااااااااااالق!!! واي واي واي (آيکون عبدالله بن زبير) :دي

:))

:))))

در آن عشق و جنون، مفتون تو بودم ... اکنون از دل من، بشنو تو سرودم ... منتظرت بودم منتظرت بودم

مفتون ديگه كيه؟ جديده؟

:دي ... نه يعني در کسي که در فتنه افتاده

اها:دي لغت نامه م كامل تر شد:)))))

ئه؟ همين يه کلمش کم بود ؟ :)))

نه ديگه ببين نوشتم كامل تر شد..يعني هنوزم جاداره كامل شه:)))) اگه چيز ديگه اي هم بلدي بگو:دي

پيش گلها شاد و شيدا .... مي خراميد آن قامت موزونت .... فتنه دوران ديده تو از .... دل و جان من شده مفتونت

اين قبل از اون يکي بود . اين مقدمه مفتون بود :)))- نه ديگه حالا بقيشو برو جاهاي ديگه کامل کن :دي

تو نگفتي من ميگم: منتظرت بودم...منتظرت بودم....:((( :))

:((())): مرسي. البته اينجاش منتظرت بودم نداشت :))

نداشته باشه خب! مگه بده حالا ابراز كني كه چقدر منتظرشي؟ محبت مياره!:دي

:)))- نه خوبه :دي نه قاره اي که به کشف سواحلت برسم ، نه قايقم که به هر موج تا دلت برسم / نه يوسفي که به عطر تو پيرهن بدرم ، چو گريه هاي زليخا مقابلت برسم / نه آسيه و نه مريم نمي شوم هرگز ، نه هاجري که به صحرا به منزلت برسم / به زنگ خام شترها نمي شوم آرام ، مگر به قافله اي از قبايلت برسم /

کتيبه ام و دلم تکه تکه دلتنگ است ، چگونه مي شود آيا به حاصلت برسم / جهان من غزلي با مساحت بغض است ، نه کاشفم که به حل المسائلت برسم / چقدر دور شدي از من هميشه گناه ، چقدر فاصله دارم به منزلت برسم (فاطمه طارمي)

:)))) به به البته آسيه و مريم كه هيچ وقت نميتوني بشي چون اونا خانمن:دي

خانم شاعره سرووووودن :)))

توجيهتو قبول ميكنم:)) برو آزادي:دي

ببينم قضيه چيه؟! منتظر كي اين مستهجنات چيه...؟!!!!!!!

شما يه آبي بزن به سرو صورتت :))

منظورت چيه؟بيام چهار تا استخون صورتتو خورد كنم ديگه نيازي به اب زدن به صورت نداشته باشي:)

ستايش آرامش خودتو حفظ كن عزيزم:(

سحر ولم كن بذار برم جوابشو بدم...:دييييييييي

منشا بروز اين رفتارها اساسا! دوري از محيط پيام رسونه :)))

خانم شيرزاااااد بفرمائيد بيرون لطفا :)))

نه اساسا بايد خودم يه كارايي بكنم:)خودتو تسليم كن...

نيازي نيست :دي