شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بر اين درد بسوزيم، بسازيم و بنازيم .... که هر آنچه که در اين غافله داريم، ببازيم / عجب غافله داري، که مژگان نگاري ... به ره حج چو ببيند، به ره شام بتازيم / عجب صاحب سازي، چو بر اين سيم نوازي ... دل ساقي به کف آريم و در اين بزم بمانيم
خدا دل به منش داد، دلم خانه او باد ... عجبا چون که دلم رفت، بر او ياد بمانيم / عجب شمع خرابي، که بسوزد به سرابي / که در اين خانه کسي هست و به شب، نور بسازيم (عطايي)
اين شيوه‌ام ز شمع خوش آمد كه هيچگاه .... پروانه را نسوخت مگر در حضور خويش
خواهش ميکنم
شمع اين مساله را بر همه كس روشن كرد . . . كه توان تا به سحر گريه بي شيون كرد
از شمع سه گونه كار مي‌آموزم ... مي‌گريم و مي‌گدازم و مي‌سوزم
پروانه من نيم كه به يك شعله جان دهم ... شمعم، تمام سوزم و دم بر نياورم
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top